نشریه «پیوست» به مناسبت سال نو گزارشی را برای بررسی مسیری که پیامرسانهای ایرانی در سال ۱۴۰۱ طی کردهاند منتشر کرد. در این گزارش مدیر مارکتینگ سروشپلاس گفته «به خاطر مساله فیلترینگ و به دلیل اجبار یا هر چیز دیگری مردم به پیامرسانهای داخلی روی آوردند و این رشد نیز ادامه دارد و فکر میکنم بتواند ادامه پیدا کند». مدیرعامل گپ هم گفته «چیزی که به نام کسبوکار در اینستاگرام است، چند پست و عکس بوده که فرد از کسبوکاری که در بیرون بوده گذاشته است؛ مثلاً کسی در مغازه یا منزلش محصولی را میفروشد و اینستاگرام صرفاً ویترینی بوده که به عنوان بستر بازاریابی استفاده میکرده… در کل به عبارت «کسبوکارهای اینستاگرامی» نگاه سیاسی وجود دارد». به عقیده من چنین رویکردی نشاندهنده عدم درک درست از زیست دیجیتال کاربران است که در اظهار نظرم در ادامه همین گزارش تحت عنوان «زیست دیجیتالی در پیامرسانهای داخلی شکل نگرفته» آمده است:
کارشناسان IT بسیاری مانند پیامرسانها فکر نمیکنند و باور دارند کوچ اجباری کاربران به پیامرسانهای داخلی نه ممکن است و نه مطلوب. حامد بیدی، مدیرعامل پلتفرم کارزار و فعال اکوسیستم، یکی از این افراد است. او به پیوست میگوید: «بر همگان واضح است رشدهایی که اتفاق افتاده به خاطر فیلترینگ رقبای قوی بینالمللی و در بسیاری از موارد از سر ناچاری بوده است؛ به عبارت دیگر خیلی از کاربران از بعضی پیامرسانهای داخلی صرفاً برای رفع نیاز ضروریشان استفاده میکنند. به عنوان مثال سیستمی مثل دانشگاه آزاد پیامهایش را فقط روی پیامرسان خاصی ارسال میکند؛ بنابراین معیار تعداد کاربر لزوماً معیار خوبی برای سنجش موفقیت نیست بلکه شاخصهای کلیدی دیگری باید مورد ارزیابی قرار بگیرد تا انتقال زیست دیجیتالی کاربران به پیامرسانهای داخلی انجام شده است یا خیر.»
بیدی در این باره ادامه میدهد: «من فکر میکنم در این زمینه شکاف عمیقی در جامعه بین افرادی که مشکلی با نصب این پیامرسانها و اساساً سیاستهای حاکمیت در اینترنت ندارند با کسانی که از سر ناچاری اینها را نصب کردهاند ولی آنجا هیچ زیست یا فعالیت ارگانیکی ندارند به وجود آمده است.»
به عقیده او، طبق آمارهای تعداد کاربران، هنوز پیامرسانهای داخلی نتوانستهاند جای اینستاگرام و واتساپ را بگیرند.
او در پاسخ به سوالی در مورد انتقال تجارت اجتماعی از اینستاگرام به پلتفرمهای دیگر از مفهومی به نام «زیست دیجیتالی» سخن میگوید و باور دارد این مفهوم هنوز در پلتفرمهای داخلی آنطور که در اینستاگرام شکل گرفته بود، جا نیفتاده است. بیدی میگوید: «مزیت اصلی تجارت اجتماعی این بود در پلتفرمی مانند اینستاگرام، مردم زندگی روزمرهشان را بازتاب میدادند و اصطلاحاً زیست دیجیتالی شکل گرفته بود و کسبوکارها هم فعالیت میکردند و دیده میشدند. امروز چنین اتفاقی در وسعتی که وجود داشت را در هیچکدام از پیامرسانهای داخلی و شبکههای اجتماعی نمیبینیم. پلتفرمهایی مانند دیوار و باسلام بخشی از کسبوکارهای کوچک و خانگی را میزبانی میکنند اما نباید جنس آنها را با کسبوکارهای اینستاگرامی مقایسه کنیم. شما برای وقتگذرانی یا تفریح سراغ باسلام نمیروید و فقط به قصد خرید به آن مراجعه میکنید؛ اما مردم در اینستاگرام زندگیشان را پیش میبردند و در کنارش کسبوکارها را نیز دنبال میکردند. درصد قابل توجهی از این شکل تجارت اجتماعی از بین رفته است.»
نوعی خودتحریمی در حال وقوع است
از دید مدیرعامل کارزار اصولاً قطع شدن ارتباط مردم با پلتفرمهای بینالمللی مطلوب نیست. او در این باره توضیح میدهد: «شاخص و هدف قرار دادن مهاجرت کاربران به پلتفرمهای داخلی و حذف آنها از شبکههای اجتماعی بینالمللی اساساً اشتباه است؛ یعنی ما حتی اگر با ادامه فیلترینگ و حمایتهای مصنوعی موفق شویم تمام کاربران را به پلتفرمهای بومی منتقل کنیم، این اتفاق از جوانب مختلف منفی است. با این کار، خودمان را عملاً را از دهکده جهانی تکنولوژی و ارتباطات حذف میکنیم. اگر روزی امکانش وجود داشت که کسبوکارها ارتباطات بینالمللی خود را توسعه دهند از طریق پلتفرمهای داخلی و بومی ممکن نیست؛ بنابراین نوعی خودتحریمی در حال وقوع است.»
- متن کامل این گزارش را در پیوست بخوانید.
دیدگاهتان را بنویسید