رصدخانه مهاجرت ایران نشستی را با موضوع تأثیر فیلترینگ بر مهاجرت استارتاپها در دانشگاه صنعتی شریف برگزار کرد. در این نشست من در کنار دکتر بهرام صلواتی (مدیر رصدخانه) و افشین کلاهی (رئیس کمیسیون کسبوکارهای نوین و دانشبنیان اتاق بازرگانی ایران) به نکاتی در این رابطه پرداختم. گزارش این نشست در روزنامه هممیهن و وبسایت ماهنامه پیوست بازتاب داده شد. اینجا بخش مربوط به صحبتهایم را در گزارش روزنامه هممیهن بازنشر میکنم:
حامد بیدی، بنیانگذار استارتآپ کارزار با اعلام اینکه بحرانی بودن شرایط برای همه واضح است و فاجعه را بیشتر از هر زمان دیگری میتوان احساس کرد، گفت: «وقتی درباره فیلترینگ و تاثیر آن بر کسبوکارهای اینترنتی صحبت میکنیم فقط روی مسئله کوچکی دست گذاشتهایم. اگر بخواهیم جایگزینی برای این واژه پیدا کنیم، میتوان گفت که ما شاهد حکومت نظامی در فضای زندگی دیجیتال هستیم. همانطور که در دنیای فیزیکی فعالیتهایی را محدود میکنند در زیست دیجیتال هم این اتفاق افتاده است.» به گفته او، مسئله دیگر، ناپایداری زیرساختهای فیلترینگ است، شاید در وضعیت فعلی افراد بتوانند شرایطشان را وفق دهند اما ناپایداری کمسابقه زیرساخت اینترنت در کشور شبیه قطعی مکرر برق برای بخش صنعت است: «ما اینترنت پایداری نداریم که بخواهیم کسبوکار پایداری روی آن داشته باشیم. همه اینها در شرایطی است که مسئولان میگویند قطعی اینترنت نداریم! تصمیم به قطع اینترنت در یک گروه پیامرسان گرفته میشود و برایش هیچ برنامهای وجود ندارد. در کنار این موضوع ما با یک جامعه بحرانزده مواجهایم. بسیاری از کسبوکارهای کوچک در فضای مجازی فعالیت نمیکنند، چراکه هر کسی محتوای تجاری بگذارد به شکل وحشتناکی از سوی مردم محکوم میشود. بنابراین نباید این موضوع را به مسئله کوچک و فرعی تقلیل دهیم. در جامعه بحرانزده کسبوکارها در حال مرگند.» به گفته بیدی، شرکتها و استارتآپها یکی پس از دیگری در حال ورشکستگی و تعدیلاند. مجموعه اقدامات از جمله فیلترینگ و نبود زیرساختهای اینترنت و جامعهبحرانزده، منجر به از بین رفتن اکوسیستم استارتآپی ایران شده است.
مسئله، آزادی بیان است
بنیانگذار استارتآپ کارزار وضعیت فعلی کسبوکارها را به باغ سیبی تشبیه میکند که فقط سیبهایش نیفتاده بلکه درختان هم قطع شده و زمیناش مسموم شده است. او در اینجا متاثر شد و سکوت کرد، اما در ادامه گفت: «دیگر امیدی به کاشت نهال جدیدی نیست. اگر قرار باشد وضعیت فعلی را بشناسیم باید متغیرها را بررسی کنیم. حتی رأس هرم استارتآپها هم چشمانداز روشن و مثبتی ندارند. مسئولانی که این روزها درباره کسبوکارهای اینترنتی صحبت میکنند، اطلاعات زیادی درباره این موضوعات ندارند. یکی از طراحان طرح صیانت میگفت که هزار میلیارد به صداوسیما میدهیم تا کسبوکارهای اینستاگرامی در آنجا تبلیغات داشته باشند. این به چه معناست؟ اینترنت را از کسبوکارهای اینترنتی بگیریم، پولش را بدهیم به صداوسیما تا برایشان تبلیغ کنند؟» به گفته بیدی مردم در فضای مجازی زندگی میکنند، کسبوکار دارند و… شاید به ناچار مجبور شوند از پلتفرمهای داخلی استفاده کنند اما آنجا زیستی نخواهند داشت: «چرا پلتفرمهای مستقل تشکیل نمیدهند؟ ما همزمان با فیسبوک پلتفرم کلوپ را داشتیم، وبلاگ داشتیم. چه بر سر اینها آوردیم؟ من دیگر از پلتفرم کارزار مثال نمیزنم. وقتی صحبت از حمایت پلتفرمهای بومی میشود خندهام میگیرد. مسئله بر سر پلفترم داخلی یا خارجی نیست. مسئله آزادی بیان است.» او ادامه داد: «در پلتفرمهای مدنظر نباید هر محتوایی منتشر شود و بعد صحبت از حمایت از کسبوکارها میشود؟ کسبوکارهایی که سالها زحمت کشیدند و خیلیها با پنج و شش هزار دنبالکننده کار میکنند. الان میگویند نصف این افراد را به سمت پلتفرمهای داخلی بیاورید از مالیات معاف میشوید. این حرفها نشان میدهد که افراد متوجه تغییر پارادایم دیجیتال نشدهاند. کسبوکارهای کوچک و متوسط فعالیتشان را متوقف کردهاند. به آنها ضررهای مالی زیادی وارد شده و چندین سال طول میکشد تا بتوانند به وضع سابق برگردند.» او درباره تاثیر این وضعیت بر آمار مهاجرت گفت: «دادههای مهاجرتی موجود است، اینها دیگر تفسیر شخصی نیست. اصرار داریم خودمان را از دنیا جدا کنیم و انتقاد میکنیم که چرا چنین اتفاقی افتاده است. تحلیل اشتباه روی اطلاعات اشتباه منجر به رسیدن به اهداف اشتباه میشود.»
- پیشنهاد میکنم متن کامل این گزارش روزنامه هممیهن را اینجا بخوانید.
- گزارش دیگری نیز از این نشست توسط الهه صالحی در ماهنامه پیوست اینجا منتشر شده است.
- تجارتنیوز نیز در گزارش خود درباره دلایل کاهش فروش فروشگاههای اینترنتی به بخشی از صحبتهایم اشاره کرده است.
دیدگاهتان را بنویسید