پوستر گرامی‌داشت صابر راستی کردار

یادداشت در صنعت چاپ: صابر راستی‌کردار، طراح فونتی که خودش بود و خودش!

یادداشت زیر را به مناسبت فوت صابر راستی‌کردار برای ماهنامه صنعت چاپ نوشتم که در شماره آذرماه ۱۴۰۲ در این نشریه منتشر شد.

خبر فوت صابر راستی‌کردار در سن ۳۶ سالگی به خاطر بیماری سرطان باعث شد خیلی‌ها برای اولین بار از او بشنوند، در حالی که احتمالا اکثر آنها پیش از شنیدن نامش، نوشته‌های زیادی را با فونت‌هایی که او طراحی کرده بود خوانده بودند. اما چرا صابر راستی‌کردار تبدیل به نام مهمی برای جامعه فعالان وب و آی‌تی و دیزاین شد؟ چطور رفتن این جوان ۳۶ ساله که کمتر کسی عکسی از چهره‌اش را دیده بود (چه برسد به آنکه از نزدیک ببیندش) باعث شد چندین مراسم گرامی‌داشت در شهرهای مختلف برایش برگزار شود و صدها نفر در شبکه‌های اجتماعی از او بنویسند؟ اهمیت کار صابر راستی‌کردار برای چه بود؟

برای وب فارسی

از زمان فراگیری محتوای فارسی در اینترنت بیشتر از یک دهه می‌گذشت اما فونت‌های محدودی برای استفاده در صفحات وب فارسی در دسترس بود: تاهوما و اریال. فونت‌هایی که هر چند کار را راه می‌انداختند، اما نواقص زیادی برای زبان فارسی داشتند و منطبق بر سلیقه ایرانی‌ها هم نبودند. کار به جایی رسیده بود که طراحان برای بعضی عناوین مهم ثابت از نوشته‌هایی که به شکل عکس gif درآمده بودند در وبسایت‌ها استفاده می‌کردند! این نیاز مهم تا زمانی که تکنولوژی CSS3 توسط مرورگرها پشتیبانی نشد راه حلی نداشت. اما در این زمان بود که از نظر فنی استفاده از فونت‌های متنوع در صفحات وب امکان‌پذیر شد. انبوهی از فونت‌های مناسب وب به زبان انگلیسی در دسترس بود اما همانطور که می‌توان حدس زد، هنوز فونتی برای وب فارسی طراحی نشده بود. ناچار طراحان و توسعه‌دهندگان وب از فونت‌های مرسوم چاپی نظیر نازنین، میترا، یکان و… استفاده می‌کردند که به هیچ وجه مناسب محیط وب نبودند؛ چه از نظر فنی، چه از نظر ایرادات فراوانی که در سیستم‌ها و مرورگرها و سایزهای مختلف داشت. در این نقطه از تاریخ بود که افرادی چون صابر راستی‌کردار وارد گود شدند و آستین بالا زدند. صابر صرفا به بهینه‌سازی یکی دو فونت اکتفا نکرد و مسیر خود را تا پایان عمر خود ادامه داد. نتیجه تلاش‌های بی‌وقفه‌اش بهینه‌سازی و بازطراحی‌هایی بود که در قالب ۷ فونت جدید با سبک‌ها و وزن‌های متفاوت منتشر شد: فونت‌هایی با نام‌های صمیم، تنها، شبنم، گندم، پرستو، ساحل، ناهید و شاید از همه معروف‌تر وزیر. فونت وزیر که اولین نسخه‌اش سال ۱۳۹۴ منتشر شد، این اواخر به «وزیرمتن» تغییر نام پیدا کرد و با ۹ وزن مختلف جزو فهرست فونت‌های Google Fonts قرار گرفت. جالب آنکه این فونت فقط از طریق این پلتفرم در بیش از ۸ هزار وبسایت مورد استفاده قرار گرفته است. البته وسعت استفاده از این فونت خارج از گوگل‌فونتز احتمالا بسیار بیشتر است و امروز بسیاری از وبسایت‌ها و اپلیکیشن‌ها و نرم‌افزارها از این فونت برای زبان‌های فارسی، عربی، اردو، کردی و… استفاده می‌کنند. از جمله نرم‌افزار دسکتاپ «تلگرام» که این فونت را برای زبان فارسی خود انتخاب کرده است. صابر راستی‌کردار در مورد این فونت نوشته بود: «تمام این تلاش‌ها برای این بود که فونتی بیاید که خاص نباشد. آشنا باشد. نرم و آرام باشد. خوانا باشد. یکدست و هماهنگ باشد». به نظر به هدفش خیلی خوب رسیده بود. با وجود استفاده فراگیرش، کمتر کسی متوجه حضور آن شده بود.

برای دنیای آزاد و متن‌باز

وجه تمایز فعالیت‌های صابر راستی‌کردار در زمینه طراحی فونت، فقط تمرکز، تخصص و استمرار آن نبود. بلکه آن‌چه کارهای شگفت‌انگیز او را نزد جامعه ارزشمندتر می‌کرد، انتشار فونت‌ها به صورت متن‌باز (Open Source) و آزاد بود. صابر منبع تمام فونت‌هایش را با مستندات کامل روی گیت‌هاب منتشر کرد تا به قول خودش «هر کسی هر کاری دلش بخواهد ‌می‌تواند با او انجام دهد. تغییرش دهد. مجوز جدیدی بگذارد. بفروشد. هر کاری». تمام وزن‌های تمام فونت‌هایش را به رایگان در اختیار مردم گذاشت تا هر نه تنها استفاده از آن مستلزم پرداخت هزینه نباشد، که اگر کسی خواست بتواند یک نسخه از منبع اصلی آن را کپی کند و جهت هر گونه استفاده‌ای تغییر دهد و به نام خودش منتشر کند! انتشار محصولی که سال‌ها برایش زحمت کشیده‌ای و با وسواس تمام باگ‌های گزارش شده آن را رفع کرده‌ای، به صورت مالکیت عمومی، چهره این طراح و توسعه‌دهنده را در تاریخ این کشور درخشان‌تر می‌کند. صابر یکی از بهترین اعضای جامعه توسعه‌دهندگان نرم‌افزارهای آزاد و متن‌باز بود. جامعه‌ای که بشریت به فعالیت‌های غیرانتفاعی و پیشرو آنها مدیون است.

برای فروتنی

بی‌راه نگفته‌ایم اگر ادعا کنیم شخصیت عجیب صابر راستی‌کردار بر کارش سایه انداخته بود. چنین فردی با این سطح از تخصص و شهرت و محبوبیت در جامعه متخصصان، هیچگاه هیچ تصویری از خود منتشر نکرد، در هیچ رویدادی به سخنرانی نپرداخت، و هیچگاه خودنمایی نکرد. حتی تصویر آواتار او در شبکه‌های اجتماعی چراغ ساده‌ای بود که در پس‌زمینه غروب آسمان می‌درخشید! جالب آنکه متخصصانی که نزدیک‌ترین ارتباطات را هم با او داشتند هیچگاه صدا یا تصویر او را ندیده بودند. حتی زمانی که خبر بیماری‌اش را در وبلاگش منتشر کرد کسی نمی‌دانست در کدام شهر زندگی می‌کند! با پرس و جو متوجه شدیم طی مدت بیماری‌اش در شهر فساء کنار خانواده زندگی می‌کند و قبل‌تر در خیابان جیهون تهران بوده و بزرگ شده شیراز است و متولد بندرعباس. با وجود آنکه در توئیتر فعال بود، اما به یاد نداریم درباره موضوعات حاشیه‌ای چیزی گفته باشد و از او فقط توئیت‌هایی درباره فونت‌هایش در خاطرمان مانده است. این سطح از فروتنی و سال‌ها تمرکز روی یک کار تخصصی از طرف یک برنامه‌نویس نابغه برای آنها که فعالیتش را دنبال می‌کردند ستودنی و الهام‌بخش بود. صابر جایی در وبلاگش درباره فونت تاهوما (که ایده وزیر را از آن گرفته بود) نوشته بود: «حقیقتا خوب بود. آرام بود. سرش به کار خودش بود. برای همه بود. بیخیال بود. اسمی پشتش نبود. خودش بود و خودش». انگار خودش را توصیف کرده بود. اما ما متوجهش نشده بودیم. شاید در متن نمونه‌ای که برای نمایش فونت «تنها» در وبسایتش گذاشته بود هم، منظورش خودش بوده: «من ممکن است نتوانم این تاریکی را از بین ببرم، ولی با همین روشنایی کوچک فرق ظلمت و نور و حق و باطل را نشان می‌دهم و کسی که به دنبال نور است این نور هرچه قدر کوچک باشد در قلب او بزرگ خواهد بود».


منتشر شده در تاریخ

در موضوع

,

توسط

درباره اینها هم بخوانید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *